loading...
مهندسی ساخت و تولید
اسمعیل فقیری بازدید : 305 1389/12/25 نظرات (1)

                              

 

وظیفه هر ماشین افـزار بـراده برداری از فلز است و هر ماشین ابزاری به روش خاصی از فلز براده برداری می کند. برای مثال در یک نوع (ماشین تراش) یک رنده، از قطعه در حال دوران براده برداری می کند. در حالیکه در نوع دیگری (ماشین فرز) ابزار می چرخد و براده از روی کار برداشته می شود. هر ماشین ابزار برای کار به خصوصی استفاده می شود که بستگی به نوع ماشین کاری مورد نیاز دارد. بعضی از این ماشین ها را می توان در عملیات مختلف ماشین کاری استفاده نمود. درادامه فهرست ماشین های مختلف آورده شده، اما باید توجه داشت که این ماشین ها صرفا برای عملیات ماشین کاری مطرح شده استفاده نمی شوند. این ماشین ها عبارتند از : 1- ماشین تراش برای عملیات روتراشی، داخل تراشی، پیچ تراشی و غیره. 2- ماشین سنگ گردساب برای تولید قطعه های استوانه ای دقیق. ۳- ماشین صفحه تراش برای براده برداری از بلوک ها و صفحه های فولادی برای کاهش ضخامت و گونیا کاری صفحه ها . 4- ماشین سنگ تخت ساب برای تولید قطعه های تخت دقیق. ۵- ماشین فرز برای براده برداری سریع، ماشین کاری شیارها و تورفتگی ها، سوراخکاری، ماشین کاری جاخارها و غیره. 6- ماشین فرز کپی برای تولید دقیق حفره ها و ماهیچه ها با شکل های پیچیده. علاوه بر ماشین های اصلی بالا، تجهیزات فرعی دیگری وجود داردکه بدون آنها هیچ کارگاهی کامل نیست. این تجهیزات عبارتند از : اره لنگ، ماشین های سوراخکاری، سنگ ابزار تیز کن، تجهیزات سخت کاری، تجهیزات پولیش کاری و غیره. ماشین تراش اولین کاربد ماشین تراش، تراش کاری قطعه های دوار است. شکل قطعه با دوران قطعه کار نسبت به یک ابزار برش تک لبه به وجود می آید. برای ماشین کاری محیط خارجی، ابزار برش به موازات محور دوران حرکت می کند که به آن عملیات روتراشی می گویند.تراشکاری را می توان در داخل قطعات نیز انجام داد که به آن عملیات داخل تراشی گویند. زمانی که ابزار پیشانی قطعه ها را ماشین کاری کند به آن عملیات کف تراشی گویند. ماشین سنگ گردساب از این ماشین ابزار برای سنگ زنی قطعه های مدور و دقیق قالب استفاده می شود. براده به وسیله یک قرص سنگ دوار که در تماس با قطعه کار در حال دوران است از قطعه کار جدا می شود.در عملیات ماشین کاری معمولی محور سنگ با محور قطعه کار موازی است. از نکات مهم و قابل ذکر تواناییهای سنگ گردساب امکان براده برداری از قطعه های سخت کاری شده است. علاوه بر توانایی فوق، تلرانس کاری دقیق و کیفیت سطح بالایی به وسیله این ماشین به دست می آید. ماشین صفحه تراش یک قالب معمولا از تعدادی صفحه فولادی تشکیل شده که به یکدیگر وابسته شده اند. هر یک از این صفحه ها باید دارای سطح های موازی باشند و چهار طرف صفحه ها باید گونیا کاری شود. عمده ترین کار ماشین صفحه تراش تولید صفحه های تخت است. از این ماشین ابزار برای آماده سازی بلوک های اولیه قالب استفاده می شود. ماشین سنگ تخت ساب ماشین سنگ تخت ساب عملیات مشابه ای مانند ماشین سنگ گردساب، روی سطح های تخت انجام می دهد. عملیات سنگ زنی تخت معمولا مانند عملیات سنگ تراشی است. کیفیت سطح نهایی و دقت ابعادی خوبی بر روی فولاد سخت کاری شده یا فولاد نرم با این ماشین به دست می آید. شکلهای تیغچه و کاربرد آنها نه گونه از رایجترین شکلهای تیغچه ابزار های تراشکاری همراه با کاربرد آنها عبارتند از : 1- قلم رو تراش چپ بر : این قلم بر عکس قلم رو تراش راست بر برای ماشینکاری قطعه کار از چپ به راست استفاده می شود . 2- قلم رو تراش سر گرد : قلمی است که برای رو تراشی در هر دو جهت و کاهش قطر محور در میانۀ آن مناسب است. 3-قلم رو تراش راست بر : این قلم رایجترین نوع ابزار های برش در بسیاری از انواع عملیات تراشکاری است و برای ماشینکاری قطعاتی به کار می رود که ابزار برش از سمت راست به چپ حرکت کند 4-قلم پیشانی تراش چپ بر : از این قلم بر عکس قلم پیشانی تراش راست بر برای پیشانی تراشی قطعه کار از چپ به راست استفاده می شود 5- قلم پیچ تراش : نوک این قلم با زاویه 60 درجه تیز می شود و برای پیچ تراشی به کار می رود 6-قلم پیشانی تراش راست بر : از این قلم برای پیشانی تراشی انتهای محور ها و عملیات ماشینکاری روی شانۀ راست استفاده می شود . 7-رنده ی برش : این قلم برای انجام گونه هایی از تراشکاری که با ابزار های معمولی قابل اجرا نباشد به کار برده می شود . 8- قلم داخل تراش : این قلم درست مانند قلم رو تراش چپ بر تیز می شود تنها با این تفاوت که زاویه ی آزاد جلو آن اندکی بزرگتر تراشیده می شود تا پاشنۀ قلم با بدنۀ سوراخ قطعه کار تماس پیدا نکند . 9-قلم پیچ تراش داخلی : این قلم درست مانند قلم پیچ تراش تیز تیز می شود با این تفاوت که زاویه آزاد جلو آن باید بزرگتر باشد . در گذشته بیشتر از گونه هایی از قلم که به روش آهنگری سنگین ساخته شده باشند استفاده می شد . ولی در سالهای اخیر این گونه قلمها جای خود را به قلمگیر ها وتیغچه های کوچکتر ، معروف به تیغچه کاربایدی ، از جنس فولاد تند بر داده اند . این تیغچه معمولاً با قلمگیر های استاندارد به کار می روند که تیغچه را با زاویه 15 تا 20 درجه نسبت به محور افقی قطعه کار قرار می دهند . این زاویه ی شیب بسیار اهمیت دارد و هنگام تیز کردن تیغۀ هر قلمی که در قلم گیر جای می گیرد باید به دقت مورد توجه قرار گیرد . اجزای ماشین تراش فصل سوم : اجزاء ماشین تراش ماشین تراش از چهار قسمت متمایز تشکیل می گردد : 1- نگهدار مرغک ثابت (1) که همیشه در سمت چپ کارگر قرار دارد و شامل محور ماشین است . 2- نگهدار مرغک متحرک (2) که سمت راست کارگر بوده و می تواند روی میز تراش تغییر مکان دهد. هر کدام مرغکی دارد که به نام مرغک ثابت (3) و مرغک متحرک (4) نامیده می شوند. 3-نگهدار رنده (1) که به وسیله ی آن رنده می تواند حرکت طولی و عرضی و دورانی یا مورب بنماید. 4-میز تراش (2) که قطعات گفته شده در بالا روی آن سوار گردیده است. انتهای مخروط ناقص مرغک ثابت که با فشار ، روی مقر خود در انتها ی سمت راست محور ، تکیه دارد. نگهدار مرغک ثابت با هارنه در محور d ماشین فلکه سه طبقه قرار دارند (I) که ارتباطی با محور نداشته گردش خود را به وسیله تسمه از موتور یا میل ترانیمیسیون در یافت می دارد. و چرخ دنده (n) روی بدنه فلکه سوار می باشد. وچرخ دنده (m) با خارش به محور مربوط است و روی محور خارج از مرکز که به موازات محور قرار داردو دنده (U) و (t) می توانند با دنده های (n) و (m) مربوط به محور را می توان به توسط انگشتی ( O) به فلکه مربوط کرد. با این مکانیسم شش سرعت دورانی به محور منتقل می شود. محور D مجوف و به شکل لوله است ، این محور روی دو تکیه گاه بدنه مرغک ثابت (A) تکیه دارد و بدنه به طور ثابت روی میز تراش نصب گردیده است. معرفی انواع ماشینهای افزار 1- ماشینهای تراش 2-1- ماشینهای افزار دوار عمده ی دیگر 2- ماشینهای مته 3- ماشینهای فرز 4-ماشینهای برقون زن یا ماشین تراش داخل قطعات 5- ماشین حدیده و قلاویز ماشینهای متناوب افزار 1- صفحه تراشها و ماشین کله زن 2- ماشینهای رنده یا ماشینهای دروازهای فصل دوم : مشخصات ماشین تراش و شرح اجزاء مختلفه ماشین در ابتدای کار ، این ماشین به شکل بسیار ساده ای مورد استفاده قرار گرفت ولی تدریجاً با تجربیات حاصله ، در طول سالهای متمادی ، در ساختمان قطعات متشکله آن ، از نظر بالا بردن بهرۀ کار ، سهولت فرمان دادن به قطعات ، تغییرات عمده ای داده شد، تا به شکل ماشین تراش کنونی در آمده مشخصات یک ماشین تراش استاندارد ، بر مبنای نکات زیر است : 1- ارتفاع مرغک از سطوح فوقانی میز تراش که از روی آن ماکزیمم قطر قطعه قابل تراش معین می شود. 2- فاصله بین دو مرغک ، و آن مقدار ماکزیمم فاصله ایست که دو مرغک از هم روی میز قرار می گیرند. با دانستن این مقدار ماکزیمم طول قطعه قابل تراش روی ماشین مشخص می گردد. 3-قطر سوراخ داخلی محور اصلی ، یا محور خروجی جعبه دنده ، و آن ماکزیمم قطر میله ای که از داخل محور برای تراش می تواند بگذرد ، معلوم می سازد. 4-تعداد دور و مقدار ان برای محور ماشین ، این حرکت دورانی که به قطعه داده می شود ، حرکت اصلی ماشین تراش نامیده می شود . هر قدر تعداد و مقدارش بیشتر باشد امکانات کار با ماشین تراش بهتر خواهد بود. 5-تعداد و مقدار حرکتطولی و عرضی رنده نسبت به محور ماشین ، که مقادیر آنها بر حسب میلیمتر در دقیقه یا بر حسب میلیمتر برای هر دور قطعه داده می شود. ممکن است که این مقادیر بر حسب ئاحد سیستم انگلیسی داده شود. 6-نظر به اینکه این ماشینها برای پیچ مورد استفاده قرار می گیرد از این لحاظ تعداد مراحل و مقدار پیشرفت در پیچ بری با پیشرفت طولی تراش ساده روی تراش متفاوت می باشد . لذا مقادیر پیشرفت پیچ بری را می دهند. 7-ابعاد ماشین یعنی طول × مقدار عرض× مقدار ارتفاع داده شده که از نظر جا گیری ماشین مورد نیاز خواهد بود. 8-قدرت موتور الکتریکی ماشین با تعیین دور و فشار برق و فرکانس و نوع فاز موتور که بستگی تام به جریان برق محل نصب ماشین دارد. 9-وزن خالص ماشین و همچنین وزن کل صندوق و ابعاد ان که از نظر حمل و نقل دریایی و یا زمینی مفید می باشند.

اسمعیل فقیری بازدید : 169 1389/11/29 نظرات (0)
روی هم افتادگی (انباشتگی جوش در کناره‌ها( overlap or over - roll

نقصی در کنار یا ریشه جوش که به علت جاری شدن فلز بر ری سطح فلز پایه ایجاد می شود بدون اینکه ذوب و جوش خوردن با آن ایجاد شود

علت 

1. سرطان حرکت کمتر از حالت نرمال یا طبیعی 

2. زاویه نادرست الکترود 

3. استفاده از الکترود با قطر بالا 

4. آمپراژ خیلی کم 

نتیجه 

عوامل فوق کاری مانند بریدگی کناره دارد و یک منطقه تمرکز تنش از فلز جوش ترکیب نشده ایجاد می‌کند.

سوختگی یا بریدگی کناره جوش Underecut

شیاری در کنار یا لبه جوش که بر سطح جوش و یا بر فلز جوشی که قبلا را سبب شده است قرار دارد.

علت 

1. آمپر زیاد 

2. طول قوس زیاد 

3. حرکت موجی زیاد الکترود 

4. سرعت بسیار زیاد حرکت جوشکاری 

5. زاویه الکترود خیلی به سطح اتصال متمایل بوده است.

6. سرباره با ویسکوزیته زیاد 

نتیجه 

عوامل فوق موجب یک منطقه تمرکز و یک منطقه مستعد برای ایجاد ترک خستگی می‌شود.

آخالهای سرباره Slag inclusion

به هر ماده غیر فلزی که در یک اتصال جوش بوجود می‌آید آخالهای سرباره می‌گویند؛ این آخالها می‌توانند در رسوب جوش نقاط ضعیفی ایجاد کنند.

علت 

1. پاک نشدن مناسب سرباره از پاسهای قبلی 

2. آمپراژ ناکافی 

3. زاویه یا اندازه الکترود نادرست 

4. آماده سازی غلط 

نتیجه 

آخالهای سرباره استحکام سطح مقطع جوش را کاهش می‌دهند و یک منطقه مستعد ترک ایجاد می‌کنند.

ذوب ناقص L.O.F Lack of fusion  

عدم اتصال بین فلز جوش و فلز پایه یا بین پاسهای جوش 

علت 

1. استفاده از الکترودهای کوچک برای فولاد ضخیم و سرد 

2. آمپراژ ناکافی 

3. زاویه الکترود نامناسب 

4. رعت حرکت بسیار زیاد 

5. سطح کثیف (پوسته نورد ، لکه ، روغن و ...)

نتیجه 

اتصال جوش را ضعیف می‌ماند و به یک منطقه مستعد ایجاد خستگی تبدیل می‌شود.

تخلخل Porosity

تخلخل سوارخ یا حفره‌ای‌ است که به صورت داخلی یا خارجی در جوش دیده می‌شود. تخلخل می‌تواند از الکترود مرطوب ، الکترود روکش شکسته یا از ناخالصی روی فلز پایه ایجاد شود. همچنین به نامهای (مک لوله‌ای) ، (مک سطحی) و (سوراخهای کرمی) نیز شناخته می‌شود


 

سایر علتها 

1. سطح فلز پایه آلوده مثل آلودگیهای روغن ، غبار ، لکه یا زنگار 

2. مرطوب بودن روکش الکترود 

3. محافظت گازی ناکافی قوس 

4. فلزات پایه با مقادیر بالای گوگرد و فسفر 

نتیجه 

به شدت استحکام اتصال جوش شده را کاهش می‌دهد. تخلخل سطحی به اتمسفر خورنده اجازه می‌دهد که فلز جوش را مورد حمله قرار دهد و موجب نقص در آن شود.

همراستا نبودن اتصال جوش Join misagnment

این مشکل معمولا همراستا و همسطح نبودن قطعاتی که به هم جوش می‌شوند نامیده می‌شوند. عدم همراستایی یک مشکل معمول در آماده سازی روشهای لب به لب است و هنگامی ایجاد می‌شود که صفحات ریشه و صفحات اتصال از فلز پایه در محل درست خود برای جوشکاری قرار نگرفته‌اند.

علت 

1. مونتاژ نادرست قطعاتی که باید جوش شوند.

2. خال جوشهای ناکافی که می‌شکند یا بست زدن ناکافی که موجب حرکت می‌شود.

نتیجه 

همراستا بودن جدی است، زیرا نقص در ذوب لبه ریشه موجب ایجاد مناطق تمرکز تنش می‌شود در سرویس دهی موجب شکست خستگی زود رس اتصال می‌شود.

نفوذ ناقص L.O.P Lack of pentertation

عدم نفوذ کامل فلز جوش به ریشه اتصال 

علت 

1. آمپر بسیار پائین 

2. فاصله ریشه ناکافی 

3. استفاده از الکترود با قطر بالا 

4. سرعت حرکت زیاد 

نتیجه 

سرعت جوش را ضعیف می‌کند و به مستعد ایجاد خستگی تبدیل می‌شود.

ترک جوش Weld cracking

انواع مختلفی از عدم اتصال ممکن است در جوش یا مناطقی که تحت تأثیر حرارت قرار می‌گیرند، رخ دهد. جوشها ممکن است دارای تخلخل ، آخالهای سرباره یا انواع ترکها باشند. تخلخل و آخالهای سرباره شاید در جوش تا حدی قابل قبول باشد اما ترکها در جوش هرگز قابل قبول نمی‌باشند. وجود ترک در جوش یا در مجاورت جوش نشانگر این مسئله می‌باشد که حتما مشکلی در حین کار وجود داشته است. بررسی دقیق ترکها ، تعیین علت اجاد آنها و نیز راههای جلوگیری از آنها را برای ما امکان پذیر می‌سازد. در ابتدا ما باید به این مسئله توجه داشته باشیم که بین ترک و شکست تفاوت قائل شویم. منظور ما از ترک ، پدیده‌ای است که در اثر عواملی مانند انجماد ، سرد شدن و تنشهای داخلی که به علت انقباض جوش می‌باشد ایجاد می‌گردد. ترکهای گرم ، ترکهایی می‌باشند که در دماهای بالا رخ می‌دهند و معمولا به انجماد ربط دارند.ترکهای سرد ترکهایی هستند که بعد از اینکه جوش به دمای اطاق رسید، رخ دهد و ممکن است حتی به HAZ رابط داشته باشد. بیشتر ترکها در اثر تنشهای فیزیکی انقباض که معمولا با کشیدن یا تغییر شکل جسم همراهی باشد در هنگام سرد شدن جوش رخ می‌دهد، ایجاد می‌شوند، اگر انقباض محدود شود، این تنشهای فیزیکی کرنشی ، تنش داخلی پسماند را بوجود می‌آورند که این تنهای پسماند منجر به ایجاد ترک می‌شوند. در واقع دو نیروی مخالف وجود دارد:

1. تنشی که بوسیله انقباض ایجاد می‌شود.

2. استحکام و سختی فلز پایه 

تنشهای ناشی از انقباض با افزایش حجم فلزی که تحت انقباض قرار گرفته است، افزایش می‌یابد. جوشهایی در ابعاد بزرگ و فرآیندهایی با نفوذ زیاد کرنشهای انقباضی را افزایش می‌دهند. تنشهایی که در اثر کرنشهای انقباضی ایجاد می‌شود با افزایش استحکام فلز پر کننده و فلز پایه افزایش می‌یابد. همچنین وقتی که استحکام تسلیم افزایش باید تنش پسماند نیز افزایش می یابد.

1. ضرورت جوشکاری 

2. پیشگرم 

3. دمای بین پالسی 

4. عملیات حرارتی پس از جوش 

5. طراحی اتصال 

6. روشهای جوشکاری 

7. مواد پر کننده 

ترک به صورت خط مرکزی 

ترک به صورت خط مرکزی در مرکز یک پاس جوش معین قرار دارد. اگر انتهایی کپاس جوش داشته باشیم و اینپالیدرمرکز اتصال باشد آنگاه این ترکمرکزی در مرکزاتصال نیز رار خواهد داشت. در مورد پاس های چند تای که چندین پاس در هر لایه وجود دارد ترک مرکزی از نظر هندسیب ممکن است در مرکز اتصال قرار نداشته باشد. ار چه اغلب دیده می شود که در مرکزاتصال قرار دارد. علت ترک مرکزی یکی از سه پدیده زیر می باشد:

 

1. ترکی که ناشی از جدایش و تفکیک باشد.

2. ترکی که مربوط به شکل گرده جوش می‌باشد.

3. ترکی که مربوط به تغییرات سطحی می‌باشد.

متأسفانه تمام سه پدیده فوق خودشان را در قالب یک نوع آشکار می‌کنند و تشخیص دادن ترک مشکل می‌باشد. علاوه بر این ، تجربه‌ها نشان داده‌اند که اغلب 2 یا حتی 3 پدیده فوق با یکدیگر برهمکنش داده و در ایجاد ترک مؤثرند. در واقع درک مکانیسم اصلی هر یک از انواع ترکهای مرکزی به ما کمک می‌کنند تا به دنبال راه حلی برای از بین بردن ترک باشیم.

ترک مرکزی ناشی از جدایش 

این ترکها وقتی رخ می‌دهد که ترکیباتی با نقطه ذوب پایین نظیر فسفر ، روی ، مس و گوگرد در نقاط خاصی در حین فرآیند سرد شدن جدایش یابند. در حین فرآیند انجماد ، ترکیباتی با نقطه ذوب پایین در فلز مذاب به نواحی مرکزی اتصال رانده می‌شود چون آنها تا آخرین ترکیباتی هستند که شروع به انجماد می‌کنند و جوش در این نواحی تمایل به تفکیک و جدایش می‌یابد. در جوشکاری می‌توان از الکترودهایی با مقادیر بالای منگنز استفاده تا بتوانیم بر تشکیل سولفید آهن با نقطه ذوب پایین غلبه کنیم. متأسفانه این مفهوم نمی‌تواند برای مواد غیر فرار دیگری بجز گوگرد بکار رود.

ترک مرکزی ناشی از شکل گرده جوش 

نوع دوم ترک مرکزی ، ترک ایجاد شده در اثر شکل پالس جوش می‌باشد، این ترک در فرآیندهایی که همراه با نفوذ عمیق می‌باشند نظیر فرآیند FCAW , SAWتحت محافظ CO2 دیده می‌شود. وقتی که یک پالس جوشکاری دارای عمق بیشتری نسبت به هضم آن جوش (در نمای سطح مقطع) باشد. برای رفع این نوع ترک ، پالسهای جوش باید دارای عرضی حداقل برابر با عمق باشد. توصیه می‌شود که نسبت پهنای جوش به عمق آن برابر با 1 به 14/1 به 1 باشد تا این نوع ترک رفع شود. اگر از پالسهای چندتایی استفاده شود هر پاس دارای پهنای نبت به عمق آن باشد، یک جوش فاقد ترک خواهیم داشت. وقتی که یک ترک مرکزی بخار شکل پاس تحت بررسی است، تنها راه حل این است که نسبت پهنای جوش به عمق آنرا تغییر دهیم. این موضوع شاید در برگیرنده آن باشد که تغییری در طراحی اتصالها داشته باشیم. از آنجایی که عمق جوش تابعی از نفوذ می‌باشد شاید مفید باشد که مقدار نفوذ را کاهش دهیم بدین منظور می‌توانیم از آمپرهای پایینتر و الکترودهایی با قطرهای بالاتر استفاده کنیم. راهکارهای فوق دانسیته جریان را کاهش می‌دهد و مقدار نفوذ را محدود می‌کند.

ترک مرکزی ناشی از شرایط سطحی جوش 

آخرین مکانیسمی که سبب ایجاد ترک مرکزی می‌باشد تغییر شرایط سطحی می‌باشد. وقتی جوشهایی با سطح مقعر ایجاد می‌شود تنشهای ناشی از انقباضهای داخلی موجب می‌شود که سطح جوش کشیده شود. برعکس وقتی که سطح جوش محدب باشد نیروی ناشی از انقباضهای درونی موجب می‌شود که سطح جوش فشرده می‌شود. سطح جوش مقعر ، اغلب ناشی از ولتاژهای بالای قوس می‌باشد. کمی کاهش در ولتاژ قوس موجب می‌شود که گرده جوش به حالت محدب تغییر شکل دهد و تمایل به ترک حذف گردد. سرعتهای حرکت بالا نیز ممکن است به این موضوع کمک کند و کاهش در سرعت حرکت جوشکاری ، مقدار پراکندگی توسط جوش را افزایش می‌دهد و سطح جوش به صورت محدب تغییر حالت می‌دهد. جوشکاری در حالت قائم سر پایین باعث ایجاد این نوع ترک می‌شود. جوشکاری در حالت قائم رو به بالا می‌تواند از بروز این نوع ترک جلوگیری نماید.

ترک منطقه متأثر از جوش 

ترک منطقه متاثر از جوش (HAZ) بوسیله جدایشی که بلافاصله مجاور گرده جوش رخ می‌دهد مشخص می‌شود، اگر چه این نوع ترک مربوط به فرآیند جوشکاری می‌باشد با این حال ترکی است که در روی پایه رخ می‌دهد نه درخود جوش. این ترک به نام تک مجاور جوش ، ترک گوشه‌ای یا ترک تأخیری نیز نامیده می‌شود. چون این ترک بعد از اینکه فولاد در دمای f ْ400 انجماد یافته است رخ می‌دهد ترک انجمادی نیز نامیده می‌شود و چون با هیدروژن نیز همراه می‌باشد ترک همراه با هیدروژن نیز نامیده می‌شود. برای اینکه ترک HAZ رخ دهد سه شرط باید بطور همزمان برقرار باشد:

 

1. باید مقدار کافی هیدروژن وجود داشته باشد.

اسمعیل فقیری بازدید : 362 1389/11/29 نظرات (0)

مهندسی ساخت و تولید، بنا به تعریف انجمن مهندسان ساخت و تولید ایران، «رشته‌ای از مهندسی است که به تحصیلات و تجاربی نیازمند است تا رویه‌های مهندسی را در پروسه‌های تولید و شیوه‌های تولید را در صنعت بفهمد، به کار گیرد و کنترل کند. و به توان برنامه‌ریزی در فرایندهای تولید نیازمند است تا درباره ابزارها، روندها و ماشین‌آلات و تجهیزات تحقیق کند و آنها را بهبود بخشد و امکانات و سیستم‌ها را برای تولید فراورده‌های با کیفیت و هزینه بهینه یکی کند....

مهندسان ساخت و تولید سنسورهای به کار رفته در کیسهٔ هوای خودروی شما، نوک چاپ در چاپگر، و کلید اپتیک در تلفن همراه شما را می سازند. آن‌ها همچنین در زمینهٔ تولید موتورهای جت کوچک، تلسکوپ‌های پیشرفته، سمعک‌های درون گوشی، ریزپردازنده ها، و نیز تولید سبز مشغول به فعالیتند. دانش‌آموختگان این رشته یاد می‌گیرند چگونه از طریق میکروماشین کاری بر روی نوک یک سوزن بنویسند، رباتی را کنترل کنند، به کمک رایانه مدل‌های سه بعدی پیچیده بسازند و یک طرح را به یک ماشین پرسرعت انتقال دهند تا آن را بسازد.

اهمیت رشته مهندسی ساخت تولید

تمامی فراورده‌ها از هواپیما و خودرو تا رایانه و اسباب بازی باید تولید شوند . مهندسی ساخت و تولید دانش و هنر ساختن فراورده‌های با کیفیت با هزینهٔ منطقی است . ساخت و تولید شامل اجزایی از مهندسی مکانیک، مهندسی برق، مهندسی مواد و مهندسی صنایع است. بخش‌های اصلی ساخت و تولید روندهای تولید، برنامه ریزی، کنترل کیفیت، طراحی ابزار، رباتیک، طراحی به کمک کامپیوتر و تولید به کمک کامپیوتر را شامل می‌شود.

مهندسان ساخت و تولید روش ساخت فراورده را طراحی می‌کنند . آن‌ها باید به اندازهٔ کافی با روش‌های متنوع تولید مانند برش فلزات، شکل دهی، مونتاژ، بازرسی و تست آشنا باشند تا بتوانند روند تولید را طرح ریزی کنند و برای یافتن بهترین شرایط کارکرد تحقیق کنند . ممکن است آنها ابزارها و ماشین‌های مخصوصی طراحی کنند و برای بهبود بخشیدن به روش‌های تولید کنونی نو آوری هایی به خرج دهند . آنها استانداردهای کارها را تعیین می‌کنند و مراحل تولید را هماهنگ می‌کنند تا روند همواری را از دریافتن مواد اولیه تا صادر کردن قطعات ساخته شده تضمین کنند . آنها باید تجهیزات، نیروی انسانی و امکانات را در یک سیستم که فراورده‌های با کیفیت را به طور کارامدتولید می‌کند، به خوبی متحد کنند.

قابلیت‌های مهندس ساخت تولید

از ویژگی‌های یک فارغ التحصیل رشتهٔ ساخت و تولید می‌توان به درک وی نسبت به روندهای تولید، اصول طراحی و تولید، آشنایی با مواد و تحلیل مدل‌های تولیدی اشاره کرد. برای توضیح بیشتر می‌توان گفت فارغ التحصیل این رشته تأثیر روندهای متفاوت تولید را بر روی ویژگی‌های ماده درک می‌کند . قدرت انتخاب و به کار گیری مواد را داراست و در این زمینه خود مبتکر آزمایش‌ها و پژوهش‌های گوناگون است . او می‌تواند با تهیهٔ نقشه‌های دو بعدی و یا مدل‌های سه بعدی و نیز جداول اطلاعات به دست آمده را منتقل کند . به طور کلی انتظار می‌رود مهندسان ساخت و تولید بعد از فارغ التحصیلی قابلیت‌های زیر را به دست آورده باشند :

  • یک مهندس ساخت وتولید قادر است از دانش خود در ریاضیات، علوم پایه و علوم مهندسی برای حل مسائل مهندسی ساخت وتولید به خوبی استفاده کند .
  • یک مهندس ساخت و تولید قادر است آزمایش‌های مورد نظر خود را طراحی کند و نتایج آن را به خوبی تشریح کند .
  • قادر است وسیله‌ها، سیستم‌ها یا روند هایی را طراحی کند که مشخصات داده شده را ارضا کند .
  • قادر است با کامپیوتر و نرم‌افزارهای مربوطه برای طراحی، تحلیل و جمع آوری اطلاعات به خوبی کار کند .
  • قادر است با رسانه‌های نوشتاری، گفتاری یا تصویری، ایده‌های خود را به خوبی به دیگران انتقال دهد .
  • قادر است برای تحلیل یک مسئلهٔ مهندسی به عنوان عضوی از گروه به خوبی فعالیت نماید .
  • قادر است مسولیت حرفه‌ای یک مهندس و این که چگونه مسائل مهندسی بر ایمنی، اقتصاد، اخلاق، سیاست، جامعه و مسائل فرهنگی تأثیر می گذارد، را درک کند .
  • درک می‌کند که همواره باید به دنبال دانش باشد تا اطلاعات خود را به روز نگه دارد .

منبع :ویکی پدیا

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 14
  • بازدید کلی : 1,516